وقتی غروبا از شلوغی روز و همه کارا بغلش میشه پناهم و میره همه خستگیا
وقتی تا یه دقیقه مونده به ساعت ۹ لعنتی از ماشین پیاده نمیشم و دلم تا آخرین لحظه کنارش بودن و میخواد
وقتی کنارش حالم بهترینه و تو چشماش همونی رو میبینم که همیشه خواستم
گمونم اسمش خوشبخیته :)
شاید خوشبخیت خود منم وقتی تو فاصله ی سفارش تا آوردن غذا با اون لحن جدیش برام اتفاقات بورس و سکه و ارز و خلاصه همه اینا میگه و از خوشحالیش بابت تحلیل درست روزش.وقتی هر لحظه موفقیتشو میبینم و عزم جدیشو واسه کار و درس و تلاشش واسه این که منم عقب نمونم از این راه
کی جز من انقد خرکِیف میشه از وقتایی که میشینیم و از این که چطور از روزمون استفاده کردیم و چقد مفید بوده میگیم.
______________

اصن امروز دلم کشیده بگم از حال خوبم کنارت؛ از همه وقتایی که تو بدترین شرایطم دستمو گرفتی و حتی تو اوج خستگیت نزاشتی کم بیارم و سقوط کنم تو تاریکی و تنهایی
آقا اصلا اومدم بنویسم.تا برای همیشه یادم بمونه دوشنبه شبی رو که تا چهار صبح بیدار موندی و برام حرف زدی تا آروم بشم. تا هستم یادم هست که چطور بداخلاقیام و تحمل کردی و صبح وقتی زنگ زدی اولین چیزی که پرسیدی این بود که : دیشب خوابیدی؟ خوب خوابیدی؟
ممنونم و شرمندت بابت همه لحظه هایی که اول منو دیدی ، بعد خودت رو
به جبرانش همه وجود تلاش میشم برای این که هر لحظه پُرتر بشی از حس خوشبختی ❤

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها